به گزارش مشرق، کبری آسوپار فعال رسانه ای طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: علی کریمی، فوتبالیستی که تا همین یک سال و نیم پیش میخواست ذیل نظام جمهوری اسلامی رئیس فدراسیون فوتبال شود و رأی نیاورد، حالا دو ماه است ژست لیدری اپوزیسیون گرفته و حتی اعضای تیم ملی فوتبال را سرزنش میکند که چرا علیرغم جنایات! جمهوری اسلامی، در تیم ملی بازی میکنند! همین اولین دروغ علی کریمی است؛ اگر جامعه فوتبال یک سال و نیم پیش به او رأی بیشتری داده بود، او رئیس فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران شده بود و احتمالاً اداهای مبارزاتی کنونی را هم نداشت و اکنون هم علنی از حضور تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران در جام جهانی قطر دفاع میکرد.
وگرنه که جمهوری اسلامی شهریور ۱۴۰۱ با جمهوری اسلامی اسفند ۱۳۹۹ چه فرقی کرده است؟ اگر بحث ادعای کشتار مردم توسط نظام است که این ادعا در آبان ۹۸ و کلی وقایع قبلی دیگر هم موجود است، پس چرا علی کریمی تا وقتی که خودش بازی میکرد، همیشه ذیل پرچم جمهوری اسلامی، عضو تیم ملی بود و حتی تلاش کرد به ریاست فدراسیون فوتبال برسد و حالا یادش افتاده این تیم، ملی نیست؟ این تناقض رفتاری نشانگر دروغ بودن کل هویت سیاسی کنونی این فوتبالیست است.
علاوه بر این، اهل فوتبال سطح سواد و گفتار و رفتار علی کریمی را میدانند. او در زمین فوتبال هم اهل گقتگو نبود، سیلی به داور، درگیری با فوتبالیستها و جدل در رسانهها، معرف خوبی برای شخصیت فوتبالی اوست. همین باعث میشود افراد به این نتیجه برسند که آنچه در مجازی مینویسد، کار خودش نیست. او البته چند مورد کپی مطالب دیگران و منتشر کردن به نام خودش را هم دارد، اما علاوه بر آن روشن است که او توانایی چنین نوشتنهایی را ندارد. این مورد هم نشان میدهد او هویتی دروغین برای خود ساخته است و همپای لقب فوتبالیاش، یعنی جادوگر، دروغها را جادو میکند و به نام راست به خورد مخاطب کم اطلاع خود میدهد.
اما فقط هویت سیاسی او نیست که دروغ است. کریمی در مصداقهای کوچک خبری هم دروغ مینویسد.
اول؛ ۲۹ آبان بود که کریمی فیلمی از چند نفر نظامی پشت تیربار منتشر کرد و مدعی کشتار مردم ایذه توسط نظام شد. فیلم مزبور یک هوای بارانی و زمین خیس را نشان میداد. جستجویی ساده نشان میداد این تصویر اردیبهشت ماه سال جاری یعنی ۵ ماه قبل از آغاز وقایع اخیر، در صفحات یک گروه تروریستی و تجزیهطلب منتشر شده است و علاوه بر این موضوع، مردم ایذه میدانند که هوای شهرشان در این روزها بارانی نیست. واقعیت اما این بود که فیلم مزبور یکی از رزمایشهای بسیج در شمال کشور را به تصویر میکشید و کریمی میخواست با وردی دروغ آن را به عنوان حمله به مردم ایذه به مخاطبش غالب کند. اشتراک نظر او و تجزیه طلبها در نحوه دروغگویی علیه جمهوری اسلامی هم قابل توجه است.
دوم؛ اول آذر علی کریمی تصویر کشتههایی کنار هم افتاده در خیابانی را منتشر کرد و روی آن نوشت: «اینجا نه سوریه است، نه غزه؛ اینجا جوانرود است. مردم بی گناهی که بدست مزدوران حکومتی جان خود را از دست میدهند.»
آن تصویر، سوریه و غزه نبود، ولی جوانرود هم نبود؛ بلکه کابل پایتخت افغانستان در انفجاری در سال ۲۰۱۶ یعنی ۶ سال پیش بود. کریمی نه روی توانایی خود در جادوگری که روی کم اطلاعی و سادگی مخاطب حساب باز کرده است.
سوم؛ دو روز پیش علی کریمی تصویری خون آلود از یک جوان منتشر کرد و مدعی شد او با دوشکا در جوانرود تیر خورده است. در حالی که علی حمیدوند صاحب عکس طبق قول خودش، از ساکنان روستای وراینه نهاوند در ۲۲ تیرماه امسال بر اثر تصادف در محور نهاوند به نورآباد متأسفانه پای خود را از دست میدهد و مجروحیت او ربطی به اتفاقات اخیر ندارد.
چهارم؛ نیمه آبان بود که علی کریمی تصویری از دو کودک فقیر منتشر کرد و با سوءاستفاده از مشکلات معیشتی مردم ، روی آن نوشت: «این مردم توی تمام زندگی حقشون خورده شده! حقشون گلوله نبود.» اما تصویر منتشر از سوی کریمی، مربوط به حدود ده سال پیش و کشور پاکستان بود! تصویری که روی مقالهای در مورد کشتار مردم پاکستان توسط نیروهایی آمریکایی و در سال ۲۰۱۲ منتشر شده بود.
پنجم؛ یکی دو روز قبل از آن هم کریمی در استوری اینستاگرام خود فیلمی از دختری در حال رقص گذاشت و ادعا کرد این دختر رقاص نوه آیتالله مکارم شیرازی است. چند ساعت بعد، این شخص، با انتشار یک ویدیو هرگونه انتساب به آقای مکارم را رد کرد و با عصبانیت خواست این کار را تکرار نکنند. او حتی نام آیتالله مکارم را هم به درستی بلد نبود! او مربی بدنسازی و ساکن خارج کشور است و از قضا در صفحه شخصیاش در حمایت از اغتشاشات مطلب میگذارد، اما هدف دروغهای کریمی قرار گرفت.
علی کریمی تاکنون در مورد هیچ یک از دروغهایش نه عذرخواهی کرده و نه واکنشی نشان داده است. این نشان میدهد او به جادوی دروغ اعتقاد دارد و آن را شیوهای برای کارش میداند، نه آنکه سهواً دروغ بگوید.